غروب و یه عالمه دلتنگی ، یه استکان چای و کاپ کیکی با طعم دوست داشتنی و کتابی که از خواندنش سیر نمیشی ..............
درست کردن این کاپ کیک خیلی آسونه ، در واقع این دستور که براتون می نویسم، دستور پایه ی کاپ کیک هست که می تونین با موادی مثل کشمش ، گردو ، چیپس شکلات ، قهوه و پودر کاکائو و ... طعمهای مختلفی بهش بدین .
کره نرم شده 125 گرم
وانیل 1/2 قاشق چایخوری
پودر شکر 3/4 پیمانه
تخم مرغ 3 عدد
آرد 2 پیمانه
پکینگ پودر 3 قاشق چایخوری
نمک کمی
شیر 1/2 پیمانه
پودر کاکائو 1 قاشق غذاخوری
قهوه تلخ 1 قاشق غذاخوری
- فرار روی حرارت 160 - 180 درجه ی سانتیگراد روشن کنین.
- قالب مافین را چرب کرده و کاغذ روغنی میندازیم .
- تمام مواد را در یک کاسه ریخته و با درجه ی کند همزن می زنیم تا مواد کاملا با هم مخلوط شود.
- درجه ی همزن را کمی بالا می بریم و حدود 3 دقیقه دیگه می زنیم تا مواد نرم بشه و تغییر رنگ دهد .
- در انتها پودر کاکائو و قهوه را با هم مخلوط کرده و به مواد اضافه میکنم . حدود 1 دقیقه ی دیگه با همزن می زنیم .
- با قاشق از مواد داخل کپسولها ریخته و به فر منتقل میکنیم . حدود 20 دقیقه زمان می دهیم تا بپزد .
- 5 دقیقه زمان می دهیم و بعد از قالب بیرون آورده و روی توی سیمی قرار میدیم تا خنک بشه .
- بفرمائین کاپ کیک خوشمزه ی ما آمادست .
جای شما بسی خالی :)))
دختر من خیلی علاقه به تزئین کیک و کاپ کیک داره ، همیشه به من میگفت از فراستینگهای آماده بگیر که من بتونم تزئین کنم ، خلاصه براش خریدم و این کاپ کیک رو که درست کردم ، شروع کرد به تزئین ، خیلی دوست داشت .
اما فراستینگش بسیاااار شیرین بود ، جالبیش اینه که خودش اصلا دوست نداره و نمیخوره ، اما خوب علاقه به درستیدنش داره :)))))
اما فراستینگش بسیاااار شیرین بود ، جالبیش اینه که خودش اصلا دوست نداره و نمیخوره ، اما خوب علاقه به درستیدنش داره :)))))
چه غروب قشنگی! کیک و چای و شمع و مطالعه! عاشقشم!... صنم خوشگلم رو هم یه چند تا ماچ تپل بکن! عزیزم!!! چه با مزه تزیین کرده!
ReplyDeleteقربونت برم شبوی گل و مهربونم :******
Deleteعکس آخری رو خیلی دوست دارم..مخصوصا اگه یکم کادرش بالاتر میشد تا لبه فنجون چای مشخص باشه
ReplyDeleteخیلییییییی حس خوبی داره این پستت...یه فضای خاصیه...برم این کتاب رو ببینم پیدا می ککنم تو نت
درضمن من کیک موکا خیلیییی دوست دارم کاپش هم باشد عالی باشه
صنم گلی رو ببوس..قربون دستاش برم که خلاقیت به خرج داده...طفلکم بس که مریض شد و تب کرد زیر چشماش گود رفته :( الهی فدات شم خاله
قربونت عزیزم ، خوشحالم که حس خوبی بهت داده :))
Deleteامیدوارم که این کتاب رو هم پیدا کنی
صنم هم میگه خاله رو ببوس :*******
che dokhtare nazi khoda barat negahesh dare.man khanandeye khamosheton bodam kheili az shakhsiyateton khosham miyad.
ReplyDeleteسلام ندای عزیزم ، ممنونم ، خیلی ممنونم ، خدا عزیزهای شما رو هم براتون سالم و شاد نگهدار باشه ،
Deleteدر ضمن خوشحالم که اینجائین و خوشحالم که کامنت ازتون دیدم ، به امید روزهای بهتر و قشنگتر در کنار هم :*
چه خوشرنگ شده این مافینها ، عطر موکاش رو حس میکنم :))
ReplyDeleteاون دختر گل رو هم از طرف من ی ماچ گنده بده
غروبها همیشه دلگیر و خسته کننده هست
ولی یادمه که اون موقع ها همیشه تو غرب دوست داشتم برام ساحل کیش و قدم بزنم و دریا رو نگاه کنم
واسه من بهترین آرامش بود و الان پر از خاطره زیبا
امیدوارم که غروبهای شهرت چیزی جز خاطرات خوش به ارمغان نیاره
مرسی خاله گیلدا حتما :)))
Deleteآره گیلدا جون اینجا هم ساحل داره ، هم دریاچه ، اما نشده که برم قدم بزنم ، از بس که تنبلم ، اما دم غروب همش یاد ایران و خونه ی مامانم و مامان بزرگم میفتم ، نه که اینجا صدای اذان هم میاد ، دیگه همش حس میکنم اونجا هستم و مامانم اینا مشغول وضو و نماز هستن :)))))
میدونم چی میگی رزی جونم
Deleteعزیزم ی زره دلت رو بذار پیش ما که ٦٠٠٠ کیلومتر دوریم :)))
باز هم هر وقت که خواستی ، میتونی ٢ روز دیگه پاشی بری پیششون
من بیچاره تو این ١٥ سال فقط ١ بار شانس داشتم که برم :(
هی واای من کره گذاشتم بیرون نرم شه بدرستشم مرســـــی
ReplyDeleteعزییییییزم که این ناز خانوم این همه با سلیقه هست فداش بشم من
❤
حتما تا الان درستیدی ، پس نوووووش جونتون :)
Deleteخدا نکنه خاله جووونم ، باید بیام پیش شما سلیقه رو یاد بگیرم :*
ای جان صنم کوچکککک من قربونت برم که دوست داری تزئین کنی عزیزکم، رزی عکسای این پستت خیلی خوشگلن، تو نور بعد از ظهر نزدیک غروب گرفتی؟
ReplyDeleteشاعرانه شدن خیلی
خدا نکنه خاله الهام :**
Deleteآره نزدیک غروب بود الهام جان :))
خیلی هوس انگیز شده کاپ کیکتون ،دستتون درد نکنه رزیتا جون و نوش جونتون .آخی صنم جونی خیلی با سلیقس.از طرف من ببوسیدش.خیلی عکس هاتون هم قشنگن و حس خوبی دارند .من این کتاب رو نخوندم ولی حتما کتاب خوبیه.
ReplyDeleteخب به نظر میاد که کامنت من ثبت نشده ولی مهم نیست .
ReplyDeleteخیلی کاپ کیکتون هوس انگیز شده ،مثل همیشه .دستتون درد نکنه و نوش جونتون.
خیلی خوبه که صنم جونی برای این کار ها ذوق داره ،و خیلی ممنون از شما که می ذارید اون کاری رو که دوست داره انجام بده .صنم جونی هم مثل مامانش با سلیقس.خدا برای هم حفظتون کنه.
عکساتون هم بسیار هنری و زیبا هستند و حس خوبی رو منتقل می کنند.
من اون کتاب رو نخودم ولی حتما عالیه
ارغوان جون ، رسیده بود پیامت ، ممنون از لطفت عزیز دلم
Deleteآره صنم خیلی علاقه داره و همش دنبال اینکارهاست ، هر چند اصلا علاقه ای به خوردنش نداره خوشبختانه :)))
این کتاب رو هم من خیلی دوست دارم ، بخونی تو هم لذت میبری
خیلی حس خوبی داره عکسهات رزی .
ReplyDeleteیک بوس گنده به اون لوپت صنم جونم .
فدات شم عارفه گلی :*
Deleteسلام خانمی.ببخشید فضولی میکنم اما میشه بپرسم شما کجا زندگی میکنید؟ آخه از دلتنگیهات برا خونواده ات و ایران گفتی...منم حس فضولیم گل کرد.
ReplyDeleteنیلوفر جان ، من زیاد دور نیستم ، گاهی اوقات دلش آدم برای بچگیش هم تنگ میشه ، اصلا هم فضول نیستی کنجکاوی :)))))
Deleteمن دوبی هستم :)
به به همه جی عالی کاپ کیک و مخصوصا کتاب/پس شما هم اهل کتاب و مطالعه هستی وای چه عالی منم عاشقشم خیلی گلی شما
ReplyDeleteقربونت عزیزم ، درسته من عاشق کتاب هستم :)))))
Deleteخیلی عزیزی شما دوشت داشتم ببینمتون از نزدیک :*
ReplyDeleteمرسی عزیزم ، ایشاله که بشه :)
Deleteسلام رزیتا خانوم و خسته نباشید خواستم بابت این کاپ کیک های خوشمزه و زیباتون ازت تشکر کنم من واسه اولین روز مدرسه پسرم درستش کردم البته به جای قهوه چیپس شکلات ریختم توش و بسیار زیبا و خوشمزه شد باز هم سپاسگزارم البته چند دستور دیگه از وبلاگ شما استفاده کردم ولی متاسفانه فرصت کامنت گذاشتن رو نداشتم امیدوارم که پوزش منو بپذیرین
ReplyDelete