Sunday, September 20, 2015

غذای روح - خطای ستارگان بخت ما



 سلام و صد سلام به دوستان نازنینم ، بعد از 3 ماه و نیم قسمت شد که بتونم پست بذارم ، حسابی خاک گرفته بود ، کلی کامنت داشتم ، سابقه نداشته توی این 4 سالی که وبلاگ داری میکنم کامنتی رو جواب ندم ، اما واقعا شرمنده که تعداد کامنتها خیلی زیاد هست و فرصتی نیست تک تک جوابگوی محبت شما باشم ، ازتون تشکر میکنم بابت اینکه به یاد من بودین و سراغی از من گرفتین ، نهایت سعی ام میکنم ، هفته ای یکبار آپ کنم که هم من دلم برای شما تنگ نشه و هم شما :)))))) 

 این مدتی که نبودم چندین سفر رفتم ، کتاب هم زیاد خوندم :
 نارسیس و گلدموند ( هرمان هسه )
 سه شنبه ها با موری ( میچ آلبوم ) شاهکاره ، حتما بخونین و بعد هم فیلمش رو تهیه کنید و ببینین
 سمفونی مردگان ( عباس معروفی ) برای بار دوم این کتاب رو خوندم ، سالهای دور خونده بودم اینبار با دید متفاوتی خوندمش.
 گتسبی بزرگ ( اسکات فیش جرالد ) خیلی دوسش داشتم ، بسیار زیبا بود.
 اوژنی گرانده ( اونوره دوبالزاک )
 دختر مغول ( کالین فالکنر )
 اتفاق ( گلی ترقی )
 مالیخولیای محبوب من ( بهاره رهنما )
 ته خیار ( هوشنگ مرادی کرمانی ) 
 گریز دلپذیر ( آنا گاوالدا ) ووووو دیگه سرتون رو درد نمیارم 


 این کتابی که الان معرفی میکنم ، سالی که گذشت فیلمش هم تهیه شد ، کلا کتابهایی که فیلم دارن رو خیلی دوست دارم ، خیلی شیرینه وقتی بعد از مطالعه ی کتاب فیلمش رو هم ببینی ، دوسش داشتم از این نظر که باعث شده هر لحظه از خداوند شاکر باشم که سلامتی دارم و هر لحظه برای تمام بیماران سرطانی دعا کنم که قدرت و توان گذروندن بیماریشون رو داشته باشن. این کتاب بسیار متاثر کننده هست ، اما نویسنده قصد نداره اشک شما را دربیاره ، فقط واقعیاتی از زندگی دو جوان مبتلا به سرطان عنوان میکنه ، که در زندگی روزمره ی همه ی ماها بسیار بسیار عادی هست در صورتیکه برای اونها آرزوست ، آرزویی محال ..... 
 به هرحال امیدوارم اگر دوست داشته باشین تهیه کنین و مطالعه کنید .
 در پست بعدی با یه غذای خوشمزه در خدمتم :))))

2 comments:

  1. خوش اومدید رزی جون ، خیلی جاتون خالی بود <3
    خب من این کتاب رو اول فیلمش رو دیدم ، خب مثل بقیه ی فیلم های اشک و اهی سر طانی نبود ولی این باز به این معنی نیست که اشکم در نیومد :-) ولی فیلم بسیار خوبی بود و ارزش داشت . همیشه کتاب ها بهتر از فیلم ها هستند

    ReplyDelete
    Replies
    1. فدات شم ارغوان جان :**
      اما من هنوز فیلمش رو ندیدم ، مسلما فیلمش رو چون چهره ی دختر و پسر رو می بینی خیلی تاثیر گذاره و صد در صد اشک من رو هم در میاره ... ، اما نویسنده ی کتاب ، واقعیات رو گفته و مثل بعضی از نویسنده های کتاب های زرد ایران سعی در در آوردن اشک خواننده اش نکرده :)))
      واقعا هم کتابهای همیشه بهتر از فیلمها هستن .........

      Delete